نگاهی گذرا به جهان تالکین

امکان دادن گزارشی مختصر(وحتا مبسوط!) درباره جهانی که تالکین آفریده نیست.

جهانی که تاریخ آن به دو کتاب/تریلوژی «هابیت» و «ارباب حلقه‌ها» ختم می‌شود.

آن چه تالکین آفریده یک داستان نیست، بل‌که یک هستی ست که شامل خدایان، جهان مادی، موجودات، فرهنگ و زبان و... می‌شود.

بسیاری(از جمله خودم) ابتدا سه‌گانه‌های «هابیت» و «ارباب حلقه‌ها» را دیدند و بعد به خواندن آثار تالکین به ویژه مهم‌ترینشان «سیلماریلیون» روی آوردند. لذا در این متن فقط به نکاتی اشاره می‌کنم که به روشن شدن برخی حوادث و شخصیت‌های فیلم کمک می‌کند. نکاتی که برای خودم قبل از خواندن کتاب‌ها مبهم بود.

این متن علاوه بر روشن کردن نکات مبهم فیلم، ممکن است باعث ترغیب خواننده به مطالعه آثار تالکین نیز شود.

نکات مبهم به طور خلاصه این‌ها هستند: دوران اول و دوم، سائورون و جادورگران، عقاب‌ها، گالادریل و رد پیشنهاد قبول حلقه، رفتن الف‌ها به غرب و ترک سرزمین میانه...

می‌شود به تک تک این ابهام‌ها پاسخ داد، اما ترجیح می‌دهم مختصری از جهان تالکین که بیشتر در «سیلماریلیون» آمده را بازگو کنم. هم ابهام‌ها روشن‌تر می‌شود و هم برای علاقه‌مندان به فیلم‌ها جذاب است.

الهیات جهان تالکین

الهیات جهان تالکین ترکیبی از ادیان ابراهیمی و اسطوره‌های یونانی ست.

اِرو یا ایلوواتار خدای خالق است.(نزدیک به خدای خالق ادیان ابراهیمی)

مخلوقات قدسی

آینو(نزدیک به خدایان اصلی اسطوره‌های یونانی)

مایا(فروتر از آینو و نزدیک به فرشتگان ادیان ابراهیمی یا خدایان غیرساکن در کوه المپ در اسطوره‌های یونانی)

فرزندان ایلوواتار

الف‌ها(نخست زادگان) و انسان‌ها(از پی آمدگان)

مخلوقات مادی

ائا=هستی و آردا=زمین

چهارده آینو به آردا فرستاده شدند و والا نام گرفتند. وظیفه این‌ها آماده ساختن زمین(سرزمین میانه) برای آمدن فرزندان ایلوواتار بود.

علاوه بر چهارده آینو فرستاده ایلوواتار، یک آینو قدرتمند دیگر به آردا آمد.

مورگوت یا ملکور(نزدیک به شیطان در ادیان ابراهیمی)

مورگوت به خراب کردن ساخته‌های والار(جمع والا) مشغول شد و دشمن الف‌ها و انسان‌ها بود. مورگوت توانست برخی از مایار(جمع مایا) را به خدمت خود بگیرد که مهم‌ترینشان سائورون بود.

جادوگران دوران سوم سرزمین میانه(گندالف، سارومان، راداگاست) نیز از جمله مایار بودند.

در بین چهارده والار، مانوه از همه قدرتمندتر بود.

 مورگوت برادر مانوه و از لحاظ قدرت هم‌پای او بود.

 

 

 

 

 

دوران اول

والار به سرزمین میانه آمدند تا شرایط را برای آمدن فرزندان ایلوواتار(الف‌ها و انسان‌ها) آماده کنند، اما مورگوت ساخته‌های آنان را تخریب کرد. والار سرزمین میانه را ترک کردند، و در مکانی در «غرب» سرزمین میانه به نام والینور واقع در سرزمین آمان اقامت گزیدند.

پس از بیدار شدن الف‌ها در سرزمین میانه، والار علیه مورگوت وارد جنگ شدند و او را به بند کشیدند، هر چند همه یاران او از جمله سائورون را نیافتند. والا از الف‌ها خواستند که به والینور بیایند، اما همه راضی به ترک سرزمین میانه نشدند. برخی نیز در حین مهاجرت از این کار منصرف شدند. سه خاندان بزرگ الف به والینور رفتند. سه گوهر سیلماریلیون برای نگه داشتن نور درختان در نبود خورشید به دست یکی از الف‌ها ساخته شد.

مورگوت پس از مدتی از بند رها شد، به سرزمین میانه رفت و تمام درختان منّور را نابود کرد و با حیله توانست سیلماریلیون‌ها را از الف‌ها بدزدد و به سرزمین میانه بیاورد.

رابطه بین الف‌ها و والینور رو به تیرگی گذاشت و به نوعی از هم قهر کردند. الف‌ها به دنبال سلیماریلیون‌ها به سرزمین میانه بازگشتند، هر چند درگیر جنگ داخلی بین خودشان شدند. پس از آن جنگ‌های زیادی بین الف‌ها و مورگوت در گرفت.

در میانه آن جنگ‌ها انسان‌ها در سرزمین میانه بیدار شدند.

حاصل جنگ‌های پی‌درپی میان الف‌ها و انسان‌ها علیه مورگوت آرام آرام به نفع مورگوت پیش می رفت. سرانجام یکی از الف‌ها به والینور رفت و از والار برای کمک به الف‌ها و انسان‌ها کمک خواست.

درخواست او اجابت شد. والار به مورگوت حمله کردند و او را به وادی پوچی افکندند و این پایان دوران اول بود.

تمام الف‌ها به والینور بازگشتند، به جز گالادریل، کِله‌بورن، الروند ومردمانشان.

دوران دوم

هر چند مورگوت از هستی ساقط شد، اما قدرتمندترین یار او در سرزمین میانه باقی ماند، سائورون.

گروهی از انسان‌ها از والار اجازه گرفتند در نومه‌نور واقع در حد فاصل سرزمین میانه و غرب زندگی کنند. این‌ها دونه‌داین بودند، شاه آنان الروس، برادر الروند بود.

الروند و الروس دو برادر نیم‌الف-نیم‌انسان بودند که الروند الف بودن و الروس انسان بودن را انتخاب کردند.

یکی از پادشاهان انسان‌ها تصمیم گرفت به سائورون در سرزمین میانه حمله کند. سائورون از در تملق وارد می‌شود و اعتماد پادشاه را جلب می‌کند و با او به نومه‌نور می‌رود. سائورون پادشاه را به پرستش تاریکی مجاب می‌کند.

یکی از مشاوران پادشاه به نام آماندیل و پسرش ایسیلدور علیه سائورون موضع می‌گیرند و در نهایت از نومه‌نور می‌گریزند.

پادشاه به تحریک سائورون به والینور حمله می‌کند، که در نتیجه با خشم خدایان مواجه می‌شود. خدایان طوفانی به راه می‌اندازند.تمام نومه‌نور به زیر آب می‌رود وسائورون جسم خود را از دست می‌دهد و دوران دوم خاتمه می‌یابد.

اتفاق مهم دوران دوم ساخت حلقه ها توسط سائورون و اهدا آن به الف ها، انسان‌ها و دورف هاست. و البته حلقه یگانه که برای خودش ساخت تا بر تمام حلقه‌ها حکمرانی کند.

دوران سوم

با جنگ بین الف‌ها و انسان‌ها علیه سائورن در سرزمین میانه و تصاحب حلقه سائورون توسط ایسیلدور ادامه می‌یابد.

و ادامه داستان که در فیلم‌های «هابیت» و «ارباب ‌حلقه‌ها» آمده است.

 

 

 

حال پاسخ مستقیم دادن به ابهام‌های فیلم راحت‌تر شد!

سائورون و جادوگران از جمله مایار بودند. جادوگران در دوران سوم به سرزمین میانه آمدند.

عقاب‌ها را مانوه(قدرتمندترین والار) برای زیر نظر گرفتن فعالیت‌های مورگوت به سرزمین میانه فرستاد.

در فیلم گالادریل پس از رد پیشنهاد فرودو می‌گوید: «حالا بخشیده شدم و می‌توانم به غرب بازگردم»

در واقع گالادریل، کله‌بورن و الروند جر الف‌های نخستین بودند که در سرزمین میانه باقی ماندند و از رفتن به غرب سر باز زدند. پس از دوران اول، به نوعی والار نیز اجازه بازگشت ایشان به والینور را ندادند. گالادریل با غلبه بر وسوسه تصاحب حلقه، بخشیده شد و اجازه بازگشت به غرب و پیوستن به دیگر الف‌ها را یافت.

تقریبا تمام الف‌ها با پایان دوران سوم به والینور و به نزد والار و سایر الف‌ها بازگشتند.

 

 

 

 

 

چند نکته جالب

¡رابطه بین الروند و آراگورن

همان‌طور که اشاره شد، الروند و الروس دو برادر بودند که الروند الف بودن و الروس انسان بودن را برگزید. آراگورن از نوادگان الروس و به عبارتی برادرزاده الروند است.(در فیلم اشاره می شود که او در ریوندل بزرگ شده است)

¡دورف‌ها

دورف‌ها توسط ایلوواتار خلق نشدند. یکی از مایار به نام آئوله(خدای زمین) آن‌ها را بدون اطلاع ایلوواتار خلق کرد. پس از خشم ایلوواتار، آئوله می‌خواست دورف‌ها را نابود کند، اما ایلوواتار او را بخشید.

¡پیوند بین الف‌ها و انسان‌ها

در کل سه دوران سرزمین میانه، بین سه الف و انسان پیوند زناشویی بسته می‌شود.

لوتین(الف-زن) و برن(انسان-مرد)

ایدریل(زن-الف) و تور(انسان-مرد)

آرون(زن-الف) و آراگورن(مرد-انسان)

آرون فرزند الروند است.

پدر الروند، آرندیل فرزند «ایدریل و تور» بود و مادر الروند، الوینگ فرزند «لوتین و برن».

لوتین حاصل پیوند زناشویی میان یک الف و مایار است.(تین‌گول شاه خاکستری و ملیان)

در فیلم زمانی که آراگورن و هابیت‌ها در حال رفتن به ریوندل، آراگورن در حال خواندن ترانه‌ای ست که می‌گوید ترانه برن و لوتین است. داستان برن و لوتین یکی از عاشقانه و در عین حال غم‌انگیزترین داستان‌های تالکین است.

¡هابیت‌ها

جالب است که در کتاب‌ها اشاره ای به چگونگی خلق هابیت‌ها نشده. فقط به زمان ساکن شدن آن‌ها در سرزمین میانه اشاره شده.

¡اورک‌ها و گابلین‌ها

اورک‌ها و گابلین توسط سائورون و به تقلید از الف‌ها خلق شدند.

¡بالروگ

بالروگ یکی از مایار بود که به سپاه مورگوت پیوست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد